گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش سوم: سوره ي تغابن




صفحه 25 از 134
اول
کلیات
کلیات: سورهي تغابن در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شده و داراي 18 آیه، 241 کلمه و 1070 حرف است.
و شصت و چهارمین سوره در (« صف » و قبل از سورهي « جُمعه » سورهي تغابن، صد و نهمین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
است که یکی از نامهاي قیامت نیز « احساس ضرر و حسرت و افسوس » به معناي « تغابن » چینش کنونی قرآن است. تنها نام این سوره
هست. این نام از آیهي نهم این سوره گرفته شده است.
فضیلت
را در نماز واجب قرائت کند، (این سوره) شفیع و گواه « تغابن » فضیلت: از امام صادق علیه السلام حکایت شده که هر کس سورهي
البته روشن است که این ثوابها براي کسانی است «1» . عدل وي در رستاخیز خواهد بود و از او جدا نمیشود تا داخل بهشت گردد
که سورهي تغابن را بخوانند و در آن تدبّر و تفکر کنند و در راستاي آن عمل نمایند. ص: 70
ویژگی
ویژگی: با این که گفته شده این سوره مدنی است، مطالب آن شباهت زیادي به سورههاي مکی دارد. اهداف: اساسیترین
هدفهاي این سوره عبارتاند از: 1. یادآوري توحید؛ 2. یادآوري معاد؛ 3. هشدار و بیدار باش به انسانها که از فرصتها استفاده
کنند و در دنیا اعمال نیک انجام دهند.
اهداف
اهداف: اهداف اصلی این سوره، یادآوري توحید و معاد و اهداف فرعی آن، نشان دادن اهمیت قرآن کریم و ارزشهاي اخلاقی
است.
مطالب
مطالب: مهمترین مطالب این سوره عبارتاند از: الف) عقاید: 1. اشارهاي به توحید و افعال خدا و تسبیح همهي موجودات براي او
3. اشارهاي به معاد و این که گروهی در رستاخیز احساس ؛( 2. اشارهاي به علم بیکران الهی (در آیات 4 و 18 ؛( (در آیات 1 و 2
.( 4. تحکیم پایههاي نبوت با دستور به پیروي از رسول خدا صلی الله علیه و آله (در آیهي 12 ؛( ضرر خواهند کرد (در آیات 9 و 10
2. هشدار به انسان که فریفتهي اموال و فرزند و همسر نشود (در ؛( ب) اخلاق: 1. تشویق به انفاق در راه خدا (در آیات 16 و 17
5. دعوت به تقوا به اندازهي ؛( 4. تشویق به بخشش (در آیهي 14 ؛( 3. دعوت به توکّل بر خدا (در آیهي 13 ؛( آیات 14 و 15
توانایی (در آیهي 15 ). ص: 71 ج) داستان: اشارهاي به سرنوشت کافران اقوام پیشین و
2. دعوت ؛( بهانهجوییهاي آنان (در آیات 5 و 6). د) مطالب فرعی: 1. هشدار به انسان که مراقب اعمال خویش باشد (در آیهي 5
3. تذکر این نکته که همهي کارها به ؛( به ایمان به خدا و رسول صلی الله علیه و آله و نوري که با او نازل شده است (در آیهي 8
دست خداست (در آیهي 11 ). *** ص: 73
صفحه 26 از 134
دوم
دوم: محتواي سورهي تغابن قرآن کریم در آیهي اول سورهي تغابن به تسبیحگویی موجودات براي خدا و برخی صفات او اشاره
میکند و میفرماید: 1. یُسَ بِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّماوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ آنچه در آسمانها و
آنچه در زمین است براي خدا تسبیح میگوید؛ فرمانروایی فقط از آن اوست و ستایش تنها براي اوست؛ و او بر هر چیز تواناست.
نکتهها و اشارهها: 1. در آیات متعدد قرآن همچون آیهي اول سورههاي حدید، صف و جمعه گفته شده که همهي موجودات با
2. تکرار و تأکید بر «1» . زبان حال یا زبان قال به تسبیحگویی حق مشغولاند و او را از هرگونه عیب و نقص منزّه میدارند
تسبیحگویی موجودات، اهمیت این مطلب را میرساند و نشان میدهد که خدا میخواهد توجه ما را به این مطلب مهم معطوف
دارد تا انسان از زمزمهي تسبیح کاروان هستی غافل نشود و از آنان عقب نماند. 3. مالکیت و حاکمیت خدا حقیقی و وجودي است
یعنی او علت و ایجاد کنندهي همه چیز است پس مالک آنهاست و مالکیت او همچون مالکیت انسانها اعتباري و قراردادي نیست.
4. قدرت خدا نامحدود است و او میتواند هر کار ممکنی را انجام دهد، البته اراده و ص: 74
قدرت خدا تابع حکمت و علم اوست و او طبق مصلحت عمل میکند. 5. ستایش و حمد اختصاص به خدا دارد؛ چراکه همهي
زیباییها و نیکیها و خوبیها از خداست، پس هر چه را ستایش کنیم در حقیقت پدید آورندهي آن، یعنی خدا را ستایش کردهایم.
6. تسبیح و ستایش خدا لازمهي قدرت مطلق و مالکیت او بر همه چیز است؛ یعنی به خاطر این دو صفت است که خدا شایستهي
ستایش و تسبیح است. آموزهها و پیامها: 1. موجودات جهان زمزمهي تسبیح سردادهاند (شما هم با آنها همراهی کنید). 2. قدرت و
مالکیت حقیقی خدا را بشناسید و او را تسبیحگویید و ستایش کنید. 3. همهي ستایشها به خدا بازمیگردد و فقط او شایستهي
ستایش است. *** قرآن کریم در آیات دوم تا چهارم سورهي تغابن به آفرینشگري و صورتگري و علم بیکران خدا اشاره میکند
4. هُوَ الَّذِي خَلَقَکُمْ فَمِنکُمْ کَ افِرٌ وَمِنکُم مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَ ا تَعْمَلُونَ بَصِ یرٌ* خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَکُمْ - و میفرماید: 2
فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ* یَعْلَمُ مَا فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ او کسی است که
شما را آفرید؛ پس برخی از شما کافرید و برخی از شما مؤمنید؛ و خدا به آنچه انجام میدهید بیناست.* آسمانها و زمین را به حقّ
آفرید و شما را صورتگري کرد و صورتهاي شما را نیکو گردانید؛ و فرجام (همهي شما) فقط به سوي اوست.* آنچه را در
آسمانها و زمین است میداند و آنچه را پنهان میدارید و آنچه را آشکار میسازید میداند؛ و خدا به (اسرار) درون سینهها
داناست. ص: 75 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به دو فعل اساسی خدا اشاره شده است:
آفرینشگري، و صورتگري. خدا جهان و انسان را آفرید و زیباترین چهرهپردازي را در مورد انسان به کار بست و چنان نقاشی بر
پهنهي هستی کشید که همهي نقاشان جهان را به حیرت واداشت. 2. آفرینش جهان به حق است، این مطلب اشارهاي به نظام دقیق و
آفرینش هدفمند جهان است؛ یعنی آفرینش جهان بیهوده، بیهدف و باطل نبوده است؛ بلکه همهي جهان از خدا شروع شده و به
سوي خدا میرود و فرجام همگان و هدف نهایی خداست. 3. علم خدا بیکران است و در سه مرحله تبلور مییابد: الف) علم به
تمام جهان؛ ب) علم به اعمال پنهان و آشکار انسان؛ ج) علم به باطن و عقاید درونی انسانها. 4. آگاهی از صفات و افعال خدا،
همچون آگاهی از آفرینش هدفمند جهان و علم خدا به درون و برون انسان، اثر تربیتی بر افراد دارد؛ زیرا زندگی انسان معنادار و
هدفمند میشود و او همیشه خود را تحت نظر خدا میبیند و در مورد عقاید، نیتها و کارهاي خویش دقت میکند تا در محضر
خدا خطایی از او سرنزند. 5. تقسیم انسانها به مؤمن و کافر، نشان دهندهي آزادي و اختیار انسان در تصمیمگیري و انتخاب عقیده
است. آموزهها و پیامها: 1. خدا شما را آفرید و در انتخاب راه آزاد گذاشت، اما شما را تحت نظر دارد. 2. آفرینش جهان هدفمند
است و فرجام همه به سوي خداست. 3. به چهرههاي زیباي خودتان بنگرید و خداشناس شوید. 4. قلمرو علم خدا درون و برون شما
را در بر میگیرد (پس مراقب اعمال خودتان باشید). *** ص: 76 قرآن کریم در آیات پنجم و
صفحه 27 از 134
ششم سورهي تغابن به سرنوشت عبرتآموز کافران پیشین و عوامل عذاب آنان اشاره میکند و میفرماید: 5 و 6. أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ
الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ* ذلِکَ بِأَنَّهُ کَانَت تَأْتِیهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ یَهْدُونَنَا فَکَفَرُوا وَتَوَلَّوْا
وَاسْتَغْنَی اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِیٌّ حمِیدٌ آیا به شما نرسیده است خبر بزرگ کسانی که پیش از [این کفر ورزیدند و سنگینی (کیفر) کارشان را
چشیدند و برایشان عذاب دردناکی است؟!* آن به خاطر این است که فرستادگانشان با دلیلهاي روشن (معجزهآسا) به سراغشان
پس کفر ورزیدند و روي برتافتند و خدا توانگري نمود؛ و «!؟ آیا بشرهایی ما را راهنمایی میکنند » : میآمدند، و (کافران) میگفتند
خدا توانگري ستوده است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به سرنوشت عبرتآموز کافران پیشین، همچون فرعونیان، قوم نوح،
عاد و ثمود اشاره شده که در برابر خدا و پیامبران او سرکشی و لجاجت کردند و کفر ورزیدند و در نهایت به هلاکت رسیدند.
اخبار این اقوام در قرآن و کتابهاي دیگر و از طریق حکایات به مردم رسیده است، بلکه ویرانههاي شهرهاي آن اقوام در مسیر
کاروانیان موجود است و هر بینندهاي را به عبرتآموزي فرا میخواند. 2. عوامل عذاب این کافران عبارتاند از: الف) اعمال بد
خودشان؛ ب) بهانهجویی تکبّرآمیز و رويگردانی از پیامبرانشان. 3. بهانهي کافران پیشین این بود که میگفتند: چرا پیامبري از
جنس بشر به سراغ ما آمده است و چرا فرشتهاي براي ما نازل نمیشود؟! در حالی که رهبر و هدایتگر انسانها باید از جنس
خودشان باشد تا دردها و نیازهاي آنان را درك کند و بتواند الگوي عملی براي مردم باشد. تفسیر قرآن مهر جلد بیست و یکم،
4. در این آیه بیان شده که خدا از ایمان و اطاعت مردم بینیاز است. گر جملهي کائنات کافر گردند بر دامن کبریا ننشیند ص: 77
گرد پس این همه اصرار و فرستادن پیامبران و دلایل و راهنمایی به سوي ایمان براي نجات مردم است و سود آن به خود انسانها
میرسد و آنها سعادتمند و بهشتی میشوند. آموزهها و پیامها: 1. در اخبار تاریخی دقت کنید و از سرنوشت عذابآلود کافران
پیشین عبرت بیاموزید. 2. عذاب کافران نتیجهي کردار خود آنهاست. 3. بهانهجویی متکبرانه در برابر رهبران الهی از عوامل عذاب
است. 4. انسان بودن رهبران الهی را بهانه نکنید، بلکه به دلایل روشن (و معجزات) آنان توجه کنید. 5. خدا از ایمان و اطاعت شما
بینیاز است (پس کفر شما به زیان خودتان است). *** قرآن کریم در آیات هفتم و هشتم سورهي تغابن به شبههي کافران در
مورد معاد پاسخ داده، آنان را به ایمان فرا میخواند و میفرماید: 7 و 8. زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَن لَن یُبْعَثُوا قُلْ بَلَی وَرَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ
لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَ ا عَمِلْتُمْ وَذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ* فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَ ا تَعْمَلُونَ خَ بِیرٌ کسانی که کفر ورزیدند،
آري؛ به پروردگارم سوگند که قطعاً، برانگیخته خواهید شد! سپس حتماً، از آنچه انجام » : پنداشتند که برانگیخته نخواهند شد؛ بگو
پس، به خدا و فرستادهاش و نوري که فرو فرستادیم ایمان بیاورید؛ و *.« دادید خبر داده میشوید؛ و آن (کارها) بر خدا آسان است
خدا از آنچه میکنید آگاه است. ص: 78 نکتهها و اشارهها: 1. شبههي اصلی کافران در مورد
معاد آن بود که چگونه استخوانهاي پوسیده و خاك شده که متفرق گردیدهاند دو باره جمع و زنده میشوند. آنان این مطلب را
بعید میشمردند. ولی این آیه به کافران پاسخ میدهد که با توجه به علم بیکران و قدرت بیانتهاي خدا این جمعآوري و رستاخیز
سوگند یاد میکند که حتماً مردم در رستاخیز « پروردگار » 2. در این آیه پیامبر صلی الله علیه و آله به «1» . براي او آسان است
برانگیخته میشوند. این سوگند هم براي تأکید و بیان قاطع مطلب است و هم عقیدهي راسخ گوینده را نشان میدهد و از طرف
اشارهي لطیفی به دلیل معاد است که ربوبیت خدا ایجاب میکند که حرکت تکاملی انسان در محدودهي « پروردگار » دیگر، تعبیر
زندگی دنیا رها نشود و تا رسیدن به هدف نهایی و معاد ادامه یابد. 3. در این آیات به ایمان به خدا اکتفا نشده بلکه به سه شعبهي
ایمان، یعنی: ایمان به توحید، نبوت و قرآن (یا امامت) دعوت شده است و این نشان میدهد که ایمان به اینها از همدیگر جدا
نیست. 4. مقصود از نوري که خدا نازل کرده است و ایمان به آن لازم است چیست؟ مفسران قرآن این نور را به قرآن تفسیر
ولی در روایات اهل بیت علیهم السلام نور به وجود امام «2» . کردهاند؛ زیرا در آیات متعددي، از قرآن با عنوان نور یاد شده است
البته مانعی ندارد که اینگونه تفسیرها و روایات مصداقهاي نور را بیان کنند؛ چون هم قرآن با «3» . علیه السلام تفسیر شده است
صفحه 28 از 134
هدایتگري خویش جهان را نورانی میکند و هم ائمه علیهم السلام ص: 79 دلهاي مردم را با
سخنان خود نورانی میکنند؛ علاوه بر آن که امامان علیهم السلام تجسّم عملی کتاب خدا و قرآن ناطق هستند، پس هر دو نور
آموزهها و پیامها: 1. شبهههاي کافران در مورد رستاخیز، پنداري بیش نیست. 2. رستاخیز و خبردادن از اعمال در آن «1» . هستند
. روز براي خدایی با علم و قدرت بیکران آسان است. 3. ایمان به خدا را با ایمان به پیامبر و نور (قرآن و امامت) همراه سازید. 4
خدا اعمال شما را تحت نظر دارد. *** قرآن کریم در آیات نهم و دهم سورهي تغابن به صفات روز رستاخیز و سرنوشت مؤمنان
نیکوکار و کافران بدکار در آن روز اشاره میکند و میفرماید: 9 و 10 . یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ
وَیَعْمَلْ صَالِحاً یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ* وَالَّذِینَ کَفَروا وَکَ ذَّبُوا
بِآیَاتِنَا أُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِینَ فِیهَا وَبِئْسَ الْمَصِ یرُ روزي که شما را براي روز جمعآوري (مردم در قیامت) گردآوري میکند،
آن روز زیانکاري است؛ و هر کس به خدا ایمان آورد و [کار] شایسته انجام دهد، بديهایش را از او میزداید و او را در
بوستانهاي (بهشتی) وارد میکند که از زیر (درختان) ش نهرها روان است، در حالی که جاودانه در آن ماندگارند؛ این کامیابی
بزرگی است.* و کسانی که کفر ورزیدند و نشانههاي ما را دروغ انگاشتند، آنان اهل آتشاند، در حالی که در آنجا ماندگارند؛ و
(این) بد فرجامی است! ص: 80 نکتهها و اشارهها: 1. روز رستاخیز نامهاي زیادي دارد؛ از جمله
است، « یوم التغابُن » و نیز رستاخیز «1» یعنی روزي که تمام مردم از اول تا آخر عمر دنیا در یک مکان جمع میشوند ،« یوم الجمع »
یعنی روزي که زیانها و فریبخوردگیهاي افراد آشکار میشود و برندگان بهشتی وبازندگان دوزخی شناخته میشوند و روشن
2. ایمان و عمل شایسته شرایط و مقدماتِ سعادت «2» . میشود که در تجارت دنیا چه کسانی زیان کرده و فریب خوردهاند
اخروياند است که چند پاداش به دنبال دارند: الف) بخشش گناهان، به طوري که خدا گناهان این افراد را از دیگران میپوشاند، تا
آبروي آنان در صحنهي رستاخیز نرود. ب) ورود به بهشت با نعمتهاي دلنواز و بوستانهاي زیبا؛ ج) جاودانه بودن نعمتهاي
بهشتی براي مؤمنان شایستهکردار. 3. در این آیات به دو عامل عذاب دوزخیان اشاره شده است: الف) کفر؛ ب) تکذیبگري و
در مورد بهشتیان به معناي ماندگاري جاویدان آنان در بهشت است اما در مورد « ابداً » دروغ انگاشتن نشانهها و آیات الهی. 4. تعبیر
دوزخیان از این تعبیر استفاده نشده است؛ زیرا ممکن است برخی دوزخیان مؤمنان گناهکارباشند که براي همیشه در آتش
ص: «3» . نمیمانند، بلکه رحمت الهی شامل حالشان میشود و روزي از عذاب رهایی مییابند
81 آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز روز جمعآوري همهي مردم و آشکار شدن زیانها و فریبخوردگیهاست. 2. هر کس آمرزش و
بهشت میخواهد، به ایمان و عمل شایسته روي آورد. 3. کامیابی بزرگ و جاودانی در انتظار مؤمنان شایسته کردار است. 4. کفر و
تکذیب آیات الهی زمینهساز آتش دوزخ است. 5. فرجام بدي در انتظار کافران و منکران نشانههاي خداست. *** قرآن کریم در
آیهي یازدهم سورهي تغابن به توحید افعالی و هدایت درونی مؤمنان اشاره میکند و میفرماید: 11 . مَا أَصَابَ مِن مُصِ یبَۀٍ إِلَّا بِإِذْنِ
اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ هیچ مصیبتی، جز به رخصت خدا، (به کسی) نمیرسد؛ و هر کس به خدا ایمان
آورد، دلش را راهنمایی میکند؛ و خدا به هر چیزي داناست. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به توحید افعالی اشاره شده است؛
یعنی همهي امور و حوادث این جهان با خواست خداست و بدون رخصت او برگی از درخت نمیافتد و ارادهي تکوینی او بر
همهي ذرات جهان حاکم است. البته این توحید با اختیار و آزادي انسان منافاتی ندارد؛ زیرا خدا اراده کرده است که انسان آزاد و
مختار باشد و کارها را از طریق اسباب و علل و عوامل انجام دهد، هر چند وجود و قدرت همهي اینها از خداست. 2. مصیبتها و
حوادث چند گونه است: الف) حوادث طبیعی، مثل زلزله و آتشفشان که بدون دخالت ارادهي انسان به وجود میآید که مایهي
آزمایش و رشد انسان است. انسان میتواند ص: 82 با تلاش علمی و عملی با این حوادث مقابله
کند و رشد یابد و با کمک به هم نوعان خود و صبر از این آزمایش سربلند بیرون آید. ب) حوادثی که در اثر کردار انسانها به
صفحه 29 از 134
وجود میآید، همچون ستمکاري افراد به همدیگر یا گناهان دیگر که عواقب و مشکلاتی را براي انسان پدید میآورد. البته انسان
باید با ستم مقابله کند و در برابر گناهان از خواب غفلت بیدار شود و با استغفار و تغییر روش و دست برداشتن از گناهان جلوي
3. این یک سنت و قانون الهی است که هرکس ایمان آورد خدا دل او را هدایت میکند و از «1» . مشکلات ناشی از آن را بگیرد
درون او را راهنمایی میکند. 4. مقصود از این هدایت قلبی چیست؟ مفسران قرآن هدایت قلبی را الهام صبر و شکر و رضایت و
در هنگام مصیبتها دانستهاند. البته روشن است که این موارد میتواند از « انّا للَّهوانّا الیهِ راجِعُون » تسلیم در برابر خدا و گفتن
مصادیق راهنمایی قلبی باشد، اما معناي هدایت قلبی وسیع است و شامل هرگونه راهنمایی خدا میشود که از طریق الهام یا راهنمایی
فکر بشر و یا و وحی توسط فرشتگان تحقق مییابد. آموزهها و پیامها: 1. همهي امور را از خدا بدانید. 2. وجود مصیبتها از
خداست (پس گرهگشایی را از او بخواهید). 3. یکی از نتایج ایمان راهنمایی درونی انسان است. *** تفسیر قرآن مهر جلد بیست و
یکم، ص: 83 قرآن کریم در آیات دوازدهم و سیزدهم سورهي تغابن به لزوم توکّل بر خدا و فرمانبرداري از او و رهبر اسلام اشاره
میکند و با هشدار به نافرمانان میفرماید: 12 و 13 . وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَی رسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ* اللَّهُ لَا إِلهَ
إِلَّا هُوَ وَعَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ و خدا را اطاعت کنید و فرستاده [ي خدا] را اطاعت کنید؛ و اگر روي برتابید، پس بر عهدهي
فرستادهي ما فقط رساندن [پیام روشنگر و] آشکار است.* خداست که هیچ معبودي جز او نیست و مؤمنان، پس باید تنها بر خدا
توکّل کنند. نکتهها و اشارهها: 1. اطاعت از خدا و پیامبر و توکّل بر خدا از وظایف مؤمنان و از لوازم ایمان به خداست؛ زیرا خدا
یکی است، پس باید از او اطاعت کنیم و خدا منبع هرگونه قدرت است، پس باید فقط بر او توکّل و تکیه کنیم. 2. اطاعت از خدا و
پیامبر از هم جدا و در عرض همدیگر نیستند، بلکه در طول هماند یعنی اطاعت از خدا اصل است و اطاعت از پیامبر شعبهاي از
. اطاعت از خدا مربوط به اصول قوانین الهی و اطاعت از پیامبر در مورد تفسیر آنها و مسائل اجرایی است. 3 «1» . اطاعت از خداست
در این آیه اشاره شده که وظیفهي پیامبر فقط رساندن پیام است؛ البته این حصر اضافی و نسبی است، یعنی پیامبر در مورد وحی
الهی وظیفهي ارشاد و پیام رسانی دارد و وظیفهي اجبار آنها را ندارد اما در موارد دیگر وظایف دیگري همچون امر به معروف یا
جهاد و مانند آنها را دارد. 4. مقصود از توکّل بر خدا چیست؟ مؤمنان فقط بر قدرت نامحدود او تکیه میکنند و همهي افراد و
نیروها ص: 84 را اسباب الهی میبینند که قدرت بالذات ندارند، ولی خدا آنها را فراهم کرده تا
از آنها استفاده شود. پس مقصود از توکّل آن نیست که کار را به خدا واگذار کنیم و به دنبال استفاده از اسباب مادي نرویم.
آموزهها و پیامها: 1. فرمانبرداري از دستورات خدا و رهبر اسلام وظیفهي شماست. 2. وظیفهي رهبران الهی پیامرسانی است (نه
اجبار مردم). 3. هر کس از وظایف دینی روي برتابد به خود زیان میرساند. 4. خدا را به توحید بشناسید و بر او تکیه کنید. 5. بر
غیر خدا تکیه نکنید (چون غیر او معبودي نیست). *** قرآن کریم در آیات چهاردهم و پانزدهم سورهي تغابن به آزمایش انسانها
به وسیلهي اموال و فرزندان اشاره میکند و با هشدار در مورد دشمنی برخی آنها میفرماید: 14 و 15 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنوا إِنَّ مِنْ
أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلَادِکُمْ عَدُوّاً لَّکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْ فَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ* إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَۀٌ وَاللَّهُ عِندَهُ
أَجْرٌ عَظِیمٌ اي کسانی که ایمان آوردهاید! در حقیقت، بعضی از همسران شما و فرزندانتان دشمن شما هستند، پس، از آنان بیمناك
باشید؛ و اگر ببخشید و درگذرید و بیامرزید، پس به راستی خدا بسیار آمرزنده [و] مهرورز است.* اموال شما و فرزندانتان فقط
[وسیلهي آزمایشاند؛ و خدا نزدش پاداش بزرگی است. شأن نزول: حکایت شده که وقتی برخی از مردان مسلمان میخواستند از
مکه به سوي ص: 85 مدینه هجرت کنند، فرزندان و همسرانشان مانع آنها میشدند و آنان را
سوگند میدادند که هجرت نکنند و برخی از مردان در مکه میماندند. آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و در مورد خطر فرزند و
همسر هشدار داد. برخی دیگر هجرت میکردند و حتی خانوادهي خود را تهدید میکردند که اگر با ما به مدینه نیایید، بعداً به شما
نکتهها و «1» . اعتنا نمیکنیم. در آیهي فوق به این افراد هم تذکر داده شد که نسبت به خانوادهي خویش عفو وگذشت داشته باشند
صفحه 30 از 134
اشارهها: 1. هرچند این آیه شأن نزول خاصی دارد، مفهومش گسترده است و به دشمنی برخی فرزندان و همسران انسانها اشاره
میکند. این دشمنی جلوههاي مختلفی دارد، گاهی آنان مانع انجام کارهاي مثبت همچون هجرت، جهاد و انفاق میشوند و گاهی
انتظار مرگ انسان را میکشند تا از ارث او بهرهمند شوند. 2. همهي فرزندان و همسران دشمن انسان نیستند؛ برخی از آنان خواسته
برخی دیگر از فرزندان و همسران، یاوران راه خدا و امدادگر پدر خانواده در راه انجام وظایف الهی «2» ؛ یا ناخواسته چنین هستند
هستند که البته حساب این افراد از دیگران جداست. 3. در این آیات به آزمایش انسان به وسیلهي اموال و فرزندان اشاره شده است.
آري انسانها همواره در حال آزمایش هستند تا رشد و کمال یابند و یکی از مهمترین وسایل آزمایش انسان ثروت و خانوادهي
اوست که گاهی انسان را به انحراف و گناه میکشد. انسان وقتی بر سر دوراهی قرار گرفت که یک طرف آن دستور خدا و تفسیر
قرآن مهر جلد بیست و یکم، ص: 86 طرف دیگر خواستهي گناهآلود خانواده و اموال حرام است، باید فرمان خدا را ترجیح دهد تا
4. از امام علی علیه السلام روایت شده که هیچ کس از شما نگوید: خدایا من از «1» . از این آزمایش الهی سربلند بیرون آید
آزمایش به تو پناه میبرم، زیرا همه مشمول قانون آزمایش میشوند، بلکه کسی که میخواهد به خدا پناه ببرد از آزمایشهاي
5. این آیات از طرفی در مورد خطر خانواده هشدار میدهد ولی از طرف دیگر به پدر خانواده دستور «. گمراه کننده پناه ببرد
گذشت و بخشش میدهد و جلوي افراط و خشونت را میگیرد، تا مبادا لغزش فرزند یا همسر موجب شود که پدر بر خانوادهي
خود سختگیري کند. 6. در این آیات سه تعبیر در مورد رفتار با خانواده به کار رفته است: الف) آنان را عفو کنید، یعنی از لغزش
کنید، یعنی آنان را سرزنش نکنید؛ ج) با غفران با خانوادهي خویش برخورد « صَ فح » ( آنان صرف نظر کنید و آنان را ببخشید؛ ب
کنید، یعنی گناه آنان را بپوشانید و بیامرزید و به فراموشی بسپارید. چون زبردستیت بخشید آسمان زیردستان را همیشه نیک دار
(سعدي) آموزهها و پیامها: 1. برخی از نزدیکان انسان وسیلهي گمراهی او میشوند (پس مراقب باشید). تفسیر قرآن مهر جلد بیست
2. مراقب خطر فرزند و همسر خود باشید (تا شما را از راه خدا بازندارند). 3. نسبت به لغزشهاي خانوادهي خویش و یکم، ص: 87
سختگیري نکنید و باگذشت و عفو رفتار کنید. 4. اگر آمرزش و لطف الهی را میخواهید، با خانوادهي خود همانگونه رفتار
کنید. 5. ثروت و خانواده وسیلهي آزمایش شمایند، آنها را هدف نپندارید. 6. به اموال و فرزندان خود جهت خدایی بدهید، تا
پاداش بزرگی دریافت دارید. *** قرآن کریم در آیات شانزدهم تا هجدهم سورهي تغابن با فراخوان به تقوا و فرمانبرداري و
18 . فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنفِقُوا - بخلستیزي، به پاداشها و صفات نیکوي الهی اشاره میکند و میفرماید: 16
خَیراً لِأَنفُسِکُمْ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ* إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَ ناً یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَ کُورٌ حَلِیمٌ*
عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ پس هرچه در توان دارید خودتان را از [عذاب خدا حفظ کنید و بشنوید و اطاعت کنید و (در
راه خدا) هزینه کنید که براي خودتان بهتر است؛ و هر کس از (بی گذشتی و) آزمندي خودش نگاه داشته شود، پس تنها آنان
وام دهید، آن را براي شما میافزاید و شما را میآمرزد؛ و خدا بسیار سپاسگزار [و] « قرض الحسنهاي » رستگارند.* اگر به خدا
بردبار است.* (او) داناي نهان و آشکار [و] شکستناپذیر فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات براي تربیت مؤمنان و
پیروزي آنان در آزمایش ثروت و فرزند چهار دستور میدهد: الف) هر چه میتوانید پارسا و باتقوا باشید و خودتان را از عذاب
الهی حفظ کنید؛ ص: 88 ب) سخنان خدا را بشنوید و خود را در معرض آیات الهی قرار دهید؛
ج) از دستورات الهی اطاعت کنید؛ د) در راه خدا انفاق و بخشش کنید و از بخل و آز دوري کنید. این دستورهاي چهارگانه انسان
را در سر دوراهی تعارض محبت فرزند و ثروت با دستورات الهی راهنمایی میکند و او را نجات میدهد؛ از این رو براي انسان بهتر
2. بخشش و انفاق در راه خدا چند فایدهي مهم دارد: الف) بخشش «1» . و نیکوتر است، چون سود آنها به خود انسان بازمیگردد
براي خود انسان بهتر است؛ چون ذخیرهي آخرت و مایهي نجات و ثواب الهی است؛ ب) مانع رشد صفت بُخل وآز در انسان
میشود؛ ج) موجب رستگاري و پیروزي انسان میگردد؛ د) نوعی وام دادن به خداست که خدا آن را چند برابر میکند و به انسان
صفحه 31 از 134
بازمیگرداند؛ ه) موجب پوشاندن و آمرزش گناهان میشود. 3. چرا در این آیه به مؤمنان دستور میدهد که هر چه میتوانید تقوا و
این دو آیه مکمل ؟« آنچنان که حق تقواست، تقوا پیشه کنید » ، پارسایی کنید، ولی در آیهي 102 سورهي آل عمران دستور میدهد
« شُحّ » .4 «2» . یکدیگرند؛ چون اداکردن حقّ تقوا به توانایی انسان بستگی دارد و انسان به کاري که توانایی ندارد تکلیف نمیشود
به معناي بُخل همراه با حرص و آز است. این دو صفت از بزرگترین موانع رستگاري انساناند؛ چون مانع انجام واجبات؛ همچون
اداي ص: 89 زکات و خمس و مانعکارهاي خیر و بخشش در راه خدا میشوند از این رو در
این آیه اشاره شده که هر کس به لطف الهی از بُخل و آز نجات یابد رستگار میشود. 5. حکایت شده که امام صادق علیه السلام
یکی از یارانش پرسید: فدایت .« خدایا، مرا از حرص و بخل خودم نگاه دار » : شبی طواف خانهي خدا میکرد و مرتب میفرمود
شوم، امشب نشنیدم که غیر از این دعا، دعاي دیگري کنی. حضرت فرمود: چه چیز از بُخل و حرص نفس مهمتر است؟ و این
6. یکی از الطاف الهی آن است که همهي نعمتها و اموال را به ما داده است سپس از ما «1» . قسمت آیهي فوق را تلاوت فرمود
میخواهد که آنها را به او وام دهیم و به دیگران ببخشیم و در عوض خدا چندین برابر به ما باز میگرداند و ما را میبخشاید!!
در اصل به معناي قطع کردن است و منظور از قرض نیکو همان جدا « قرض » . آري؛ لطف و محبت از این بالاتر تصور نمیشود. 7
کردن اموال خویش و بخشش آنها در راه خداست، نه وام دادن اصطلاحی؛ البته وام و قرض الحسنهي اصطلاحی نیز ثواب زیادي
دارد، اما مقصود آیه در این جا انفاق و بخشش در راه خداست. 8. در این آیات به چند صفت الهی اشاره شده است که با مسألهي
بخشش و انفاق در ارتباط است: الف) خدا بسیار سپاسگزار است و اگر کسی در راه او چیزي بخشید به او چند برابر پاداش
میدهد. ب) خدا بردبار است و اگر انفاق کنندگان لغزش و گناه داشتند در برابر آن صبر میکند و در کیفر دادن عجله نمیکند.
ص: 90 ج) خدا داناي آشکار و نهان است و از اعمال و بخششهاي انسانها با خبر است. د)
خدا عزیز، یعنی قدرتمند شکستناپذیر است و اگر از مردم وام میطلبد، به خاطر نیاز نیست بلکه میخواهد به آنان لطف کند. ه)
خدا حکیم و فرزانه است و کارهایش بر اساس حکمت و پاداشهاي زیاد او هم بر اساس مصلحت و حکمت است. آموزهها و
پیامها: 1. اگر به دنبال نیکی هستید، تقوا، شنیدن آیات الهی، اطاعت و بخشش را سرلوحهي زندگی خویش قرار دهید. 2. اگر به
دنبال رستگاري هستید، با بُخل و آز خویشتن مبارزه کنید. 3. تا جایی که میتوانید تقوا پیشهسازید. 4. بخشش در راه خدا موجب
افزایش اموال و پاداش شماست. 5. اگر به دنبال آمرزش الهی هستید از اموال خود به مردم ببخشید. 6. خدا را به دانایی و توانایی و
ص: 91 «1» .( فرزانگی و بردباري و سپاسگزاري بشناسید (و در راه چنین خدایی بخشش نمایید
بخش چهارم